اخبار» کمیته معدن کانون » اولین گزارش از عملکرد کمیته معدن کانون نو اندیشان
چند سالی است که معدن باعث تخریب مناظر طبیعی برز شده و آثار مخربی را بر سلامت مردم، گیاهان و حیات وحش به وجود آورده است. اما این امر در سال 91 سرعت بیشتری گرفت که تعدادی از دوستداران برزرا بر آن داشت تا جلساتی را تشکیل دهند و در قالب کمیته معدن کانون نواندیشان برزرود فعالیت خود را ادامه دهند.
سال گذشته تخریب مناظر طبیعی (تخته سرکل) دل همه دوستداران برز و محیط زیست را به درد آورد.
از این رو عده ای از دلسوزان و عزیزان در این باب جلساتی را تشکیل دادند و مقرر شد کمیته معدنی در این خصوص تشکیل شود تا راهکارهای جلوگیری از تخریب محیط طبیعی و محیط زیست را بررسی نماید.
بیش از چهار جلسه در تهران و برز در این باره برگزار شد و مقرر شد که برای این کار وکیل انتخاب گردد. آقای حمید حسن زاده به عنوان وکیل برای پیگیری امورمعدن انتخاب گردیدند و اینجانب به عنوان رابط کمی ها و کاستی ها و پیشرفت کار را در این امربه اطلاع عموم می رسانم. مبنای ما این است که این مطالب را به صورت شفاف برای همه ی هم ولایتی های عزیز بیان داریم تا در جریان این مسئله مهم که به تمامی اهالی این روستای زیبا مربوط می شود قرار گیرند.
آقای حسن زاده در باب پرونده کیفری تلاش های خوبی را انجام داده و تا کنون برای پیگیری پرونده معدن برز بیش از ده مرتبه به نطنز مراجعه نموده است و لازم به توضیح است که در این پرونده در خصوص آلودگی هوا و آلودگی صوتی معدن که پروانه بهره برداری آن به نام شرکت «برنا سنگ بادرود» می باشد و با مدیریت آقای گوذرزی اداره می شود قرار مجرمیت نیز صادر گردیده است.
همچنین اقدامات دیگری هم در پیش است که به دلیل محرمانه بودن و اینکه ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرد از بیان آن خودداری می شود. اما نکته پردرد ماجرا اینجاست که عده ای از دلسوزان و دوستداران برز برای محیط زیست برز، وطن آبا و اجدادی خود اهمیت قائل شده اند و از لحاظ زمانی و مالی هزینه کرده اند اما در مقابل، دهیار روستا که خود باید در پیگیری این امر پیشرو باشد مانع پیشرفت مراحل پرونده برای احقاق حقوق روستا شده است.
فعالیت در این خصوص به اطلاع شورای روستا و دهیار هم می رسیده و آنها در جریان امور بوده اند اما دهیار که قبل تر هم پول هایی را از آقای گودرزی - مدیرعامل شرکت برنا سنگ بادرود- تحویل گرفته بود با مخالفت سایر اعضای شورای روستا و هم ولایتی ها مواجه می گردد اما پس از آن اتفاقات وتشکیل کمیته معدن از همکاری با آن کمیته سرباز می زند.
در جلسات کمیته معدن هم به این موضوع پرداخته شد و توسط افراد حاضر در جلسه انتقاداتی نسبت به گرفتن پول از جانب دهیارر بیان شد که چون می خواستیم کار پیش برود قرار بر این شد که فعلاً در این خصوص بحث نشود تا کار پرونده کمی پیش برود.
لازم به ذکر است که کمی بعدتر، در یکی از جلسات که آقای دهیار نیز حضور داشتند در مورد پول گرفته شده پرسش شد، که ایشان گفتند این مبلغ صرف امور روستا گردیده است. ؟؟(5 میلیون تومان)
جهت امضای وکالت نامه، اقای وکیل با آقای دهیار تماس می گیرد و او جواب قانع کننده ای به ایشان جهت امضای وکالت نامه نمی دهد. وکیل پرونده چندین بار از ایشان درخواست می کند که هر جا هستید بگویید من بیایم خدمت شما تا وکالت نامه را امضا نمایید اما دهیار محترم از این امر سرباز می زند و می گوید این کار درستی نیست ومن با آن مخالفم. تا اینکه در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی با پا در میانی حاج آقا رضا عبدالباقی عضو شورای روستا وکالت نامه توسط دهیار محترم اقای صدرالدین اسماعیلی امضا می گردد.
دو ماه از این ماجرا نگذشته بود که آقای حسن زاده (وکیل پرونده معدن) با بنده تماس گرفت و گفت دادگاه کپی حکم دهیار برز را می خواهد. با توجه به اینکه مطمئن بودم که آقای دهیار در این باره با ما همکاری نخواهد کرد، با عضو محترم شورا آقای حاجی رضا عبدالباقی تماس گرفتم که قرار شد ایشان مطلب را منتقل کنند. پس از انتقال مطلب آقای عبدالباقی چنین بیان داشت آقای اسماعیلی گفته که من آقای حسن زاده را ندیده ام و باید ایشان را ببینم و سپس کپی حکم را به او بدهم. چندین بار آقای حسن زاده تماس می گیرند و آقای اسماعیلی قرار می گذارند اما سر قرار حاضر نمی شوند.
آیا وظیفه ی دهیار جز رسیدن به امور روستا و کمک به کسانی است که خالصانه در این راه گام برمی دارند؟!
آیا نباید از خواست جمعی روستاییان که از وجود این معدن ناراحتند و به تنگ آمده اند به عنوان خادم آن ها حمایت نمود؟!
علامت سؤال ها از قبل بیشتر شده و اینجانب به عنوان کسی که هماهنگی های این امر را انجام می دهد وظیفه خود دانستم تا عزیزان هم ولایتی را در جریان کارهای انجام شده و مشکلات پیش رو قرار دهم.
با آرزوی بهترین روزها برای همه برزی های عزیز
دبیر کانون نواندیشان برزرود
میثم شفیعی برزی
25/12/1391
سال گذشته تخریب مناظر طبیعی (تخته سرکل) دل همه دوستداران برز و محیط زیست را به درد آورد.
از این رو عده ای از دلسوزان و عزیزان در این باب جلساتی را تشکیل دادند و مقرر شد کمیته معدنی در این خصوص تشکیل شود تا راهکارهای جلوگیری از تخریب محیط طبیعی و محیط زیست را بررسی نماید.
بیش از چهار جلسه در تهران و برز در این باره برگزار شد و مقرر شد که برای این کار وکیل انتخاب گردد. آقای حمید حسن زاده به عنوان وکیل برای پیگیری امورمعدن انتخاب گردیدند و اینجانب به عنوان رابط کمی ها و کاستی ها و پیشرفت کار را در این امربه اطلاع عموم می رسانم. مبنای ما این است که این مطالب را به صورت شفاف برای همه ی هم ولایتی های عزیز بیان داریم تا در جریان این مسئله مهم که به تمامی اهالی این روستای زیبا مربوط می شود قرار گیرند.
آقای حسن زاده در باب پرونده کیفری تلاش های خوبی را انجام داده و تا کنون برای پیگیری پرونده معدن برز بیش از ده مرتبه به نطنز مراجعه نموده است و لازم به توضیح است که در این پرونده در خصوص آلودگی هوا و آلودگی صوتی معدن که پروانه بهره برداری آن به نام شرکت «برنا سنگ بادرود» می باشد و با مدیریت آقای گوذرزی اداره می شود قرار مجرمیت نیز صادر گردیده است.
همچنین اقدامات دیگری هم در پیش است که به دلیل محرمانه بودن و اینکه ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرد از بیان آن خودداری می شود. اما نکته پردرد ماجرا اینجاست که عده ای از دلسوزان و دوستداران برز برای محیط زیست برز، وطن آبا و اجدادی خود اهمیت قائل شده اند و از لحاظ زمانی و مالی هزینه کرده اند اما در مقابل، دهیار روستا که خود باید در پیگیری این امر پیشرو باشد مانع پیشرفت مراحل پرونده برای احقاق حقوق روستا شده است.
فعالیت در این خصوص به اطلاع شورای روستا و دهیار هم می رسیده و آنها در جریان امور بوده اند اما دهیار که قبل تر هم پول هایی را از آقای گودرزی - مدیرعامل شرکت برنا سنگ بادرود- تحویل گرفته بود با مخالفت سایر اعضای شورای روستا و هم ولایتی ها مواجه می گردد اما پس از آن اتفاقات وتشکیل کمیته معدن از همکاری با آن کمیته سرباز می زند.
در جلسات کمیته معدن هم به این موضوع پرداخته شد و توسط افراد حاضر در جلسه انتقاداتی نسبت به گرفتن پول از جانب دهیارر بیان شد که چون می خواستیم کار پیش برود قرار بر این شد که فعلاً در این خصوص بحث نشود تا کار پرونده کمی پیش برود.
لازم به ذکر است که کمی بعدتر، در یکی از جلسات که آقای دهیار نیز حضور داشتند در مورد پول گرفته شده پرسش شد، که ایشان گفتند این مبلغ صرف امور روستا گردیده است. ؟؟(5 میلیون تومان)
جهت امضای وکالت نامه، اقای وکیل با آقای دهیار تماس می گیرد و او جواب قانع کننده ای به ایشان جهت امضای وکالت نامه نمی دهد. وکیل پرونده چندین بار از ایشان درخواست می کند که هر جا هستید بگویید من بیایم خدمت شما تا وکالت نامه را امضا نمایید اما دهیار محترم از این امر سرباز می زند و می گوید این کار درستی نیست ومن با آن مخالفم. تا اینکه در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی با پا در میانی حاج آقا رضا عبدالباقی عضو شورای روستا وکالت نامه توسط دهیار محترم اقای صدرالدین اسماعیلی امضا می گردد.
دو ماه از این ماجرا نگذشته بود که آقای حسن زاده (وکیل پرونده معدن) با بنده تماس گرفت و گفت دادگاه کپی حکم دهیار برز را می خواهد. با توجه به اینکه مطمئن بودم که آقای دهیار در این باره با ما همکاری نخواهد کرد، با عضو محترم شورا آقای حاجی رضا عبدالباقی تماس گرفتم که قرار شد ایشان مطلب را منتقل کنند. پس از انتقال مطلب آقای عبدالباقی چنین بیان داشت آقای اسماعیلی گفته که من آقای حسن زاده را ندیده ام و باید ایشان را ببینم و سپس کپی حکم را به او بدهم. چندین بار آقای حسن زاده تماس می گیرند و آقای اسماعیلی قرار می گذارند اما سر قرار حاضر نمی شوند.
آیا وظیفه ی دهیار جز رسیدن به امور روستا و کمک به کسانی است که خالصانه در این راه گام برمی دارند؟!
آیا نباید از خواست جمعی روستاییان که از وجود این معدن ناراحتند و به تنگ آمده اند به عنوان خادم آن ها حمایت نمود؟!
علامت سؤال ها از قبل بیشتر شده و اینجانب به عنوان کسی که هماهنگی های این امر را انجام می دهد وظیفه خود دانستم تا عزیزان هم ولایتی را در جریان کارهای انجام شده و مشکلات پیش رو قرار دهم.
با آرزوی بهترین روزها برای همه برزی های عزیز
دبیر کانون نواندیشان برزرود
میثم شفیعی برزی
25/12/1391
فرستنده : روابط عمومی کانون نواندیشان برز
برای ثبت نظر خود، باید ابتدا به سیستم وارد شوید
ممنوناز اطلاع رسانی
خدا قوت امید وارم در امور خیر همواره موفق باشید
در این فضای مجازی که عرصۀ تاخت و تاز دیدگاههای مختلف است ، مطالبی بیان میگردد که اگر چه از نظر نویسندۀ مطلب ، هدف ، شفاف سازی اذهان روستاییان برزرود نطنز از پیشرفت کار و عملکرد کمیته معدن کانون نواندیشان است ، ولی بیش از آن چیزی شبیه به فرافکنی را تداعی میکند ... در ابتدا قرار مجرمیت در خصوص آلودگی هوا و آلاینده های صوتی مطرح گردیده است که با عنوان این مطلب ، خط بطلانی بر کلیه فعالیتهای دلسوزانۀ کانون در جهت پیشرفت و آبادانی این دیار کشیده شده .
در اینجا در ذهن خواننده پرسشی نقش میبندد که آیا این نظریات و مطالب عنوان شده نتیجۀ تراوشات ذهنی مغز متفکر جناب آقای میثم شفیعی است و یا نتیجۀ تلاقی و و تجمع فکری گروه میباشد که این خود جای بحث و گفتگو دارد ...
اما آنچه مبرهن است ، و بازخوردی که پس از قرائت این متن حاصل میگردد چیزی جز ایجاد تفرقه و برهم زدن اتحاد و یکدلی این مردم محترم و غیرتمند نمیباشد . کما اینکه در پی متن نوشته شده ، نظر پردازی صریح برخی از هم ولایتی ها که هرکدام از ظن خویش و از دریچۀ نگاه خود به تفسیر موضوع پرداخته اند به چشم میخورد و حتی در جایی کار به زیر سؤال بردن قوه محترم قضائیه رسیده و میتواند پیامدهای ناهنجاری که کمترینِ آن بستن سایت برزرود به روی همزادگاهیان فهیم و روشنفکر روستای سبز و آباد برز است ، را به همراه داشته باشد .
اینجانب به عنوان جزئی از جمع عزیزانی که برای دیار اجدادی خود دل میسوزانند و دغدغۀ خاطری جز تلاش و پیگیری در جهت آبادانی هر چه بیشتر زادگاه خود ندارد ، پیشنهاد میکنم که به جای پراکندن خیالهای شوم و افکار خام که قطعا بهای سنگینی را متوجه تمامی اهالی میسازد و تلاش بی وقفۀ مردانِ مدیر و مدبر و معتمد و فرهنگی ، همچون جناب آقای اسماعیلی را خدشه دار میسازد ، با یکپارچگی و خلوص نیت و به دور از اهداف کورکورانۀ شخصی ، گام در جهت پیشرفت و درخشندگی روزافزون زادگاه پدری خویش برداریم که همانا به کرسی نشاندن افکار شخصی و جهتدار ، ما را از رسیدن به این هدف متعالی دور نگه میدارد . بار دیگر بر این مطلب صحه میگذارم که شخص جنابعالی و اهالی روستای برزرود اعم از صاحب نظران و روشنفکران اهل قلم و همینطور مردم شریف و عوام که حداقل در یک نقطه مشترکند و آن عشق به زادگاهشان است و به برزی بودن خود که روزی مرکز ثقل فعالیتهای فرهنگی آبادیهای اطراف از جمله ابیانه بوده است و برای مثال میتوان از بالندگی و به ثمر رسیدن فرهیختگانی همچون آقایان خانقاهی ها ، طحان ها ، ملکی ها ، بهزادی ها ، حبیبی ها ، سمیعی ها ، فخری ها ، خوانساری ها ، حدادی ها، امیری ها، غدیری ها و ارشدی ها و امثالهم که اساس و پایۀ رشد فرهنگی و عالی خود را در برزرود به ثمر رساندند نام برد ، میبالند و افتخار میورزند ؛ بسا بهتر از اینجانب واقفید که هیچ موفقیت و پایداری جز در سایۀ احساس صممیمیت و یگانگی مردم حاصل نمیگردد و چه شایسته است که همه اهالی با همدلی و یکپارچگی و فارغ از هر خط فکری و به دور از هرگونه کینه و عداوت به سوی آبادانی و عمران برزرود عزیز گام برداریم .
در پایان از خداوند خوبیها در جهت اهداف مثبت و روشن استعانت میجویم . خداوندا دستان گرم و مهرافزونت را از شانه های سردمان دریغ مکن تا بتوانیم در هر جایگاهی که ارادۀ توست ، خدمتگزار باشیم و بر هر آنچه که خواست توست ، تاثیرگذار ... پروردگارا به ما در رسیدن و تحقق اهدافمان یاری رسان باش و به ما در دستیابی به تعالی و ترقی و زندگی بهتر برای جمیع انسانها از جمله مردمان شریف برزرود ، کمک رسان ... دستان نیازمندمان را بگیر و در این میانه راه سخت و طاقت فرسا از ظلم و عداوت درونی و بیرونی گرگان و زوزه های ناهنجار آنها که مقصد اصلی شان به جز خرابی و ویرانی چیز دیگری نیست ، محافظت فرما تا بدینگونه بتوانیم در جایگاهی که خواست توست تجلی یابیم ... به امید داشتن دیاری سبز تر از همیشه ...
ومن الله التوفیق
ناشناسی که خادم مردم روستا و همراه همیشگی زادگاهش است .
چه روشن و ملموس آنچه را که موجبات فراهم سازی تفرقه و انحراف در یک جامعه و سبب ویرانی آن میگردد ، در این متن گنجانده ای.
وظیفۀ خود میدانم که از جانب تمامی صاحبنظران و اندیشمندان مومن و باغیرت روستای برز ، مراتب سپاس و قدردانی خویش را اعلام دارم و امید داشته باشم که این مطالب آویز گوش بومیان متعصب این روستا که خاک پدری خویش را همچون گنجینه ای با ارزش میشمارند ، گردیده و تلنگری باشد برای آن دسته از دوستانی که در این وانفسای زمانه ، خود را به خواب سنگین بیخبری و بی مبالاتی زده اند و بندی را که با کینه و عداوت خصمانه به دور ناف توطئه گران زادگاه همچون دُرّمان که هر ذرۀ خاکش را توتیای چشمانمان میکنیم ، پاره نموده و مدفون سازد .
راه ترقی و پیشرفت هر جامعه تشنۀ هم گام شدن همه اقشار آن جامعه است و با نکوهش و سرکوب این و آن هیچ حاصلی جز ویرانی و خرابی به همراه نخواهد داشت .
مسئول و مسئولین آبادی را تقویت نماییم و با طرح این چنین شفاف سازیهای اذهان ،که به قول نویسندۀ ناشناس ، فرافکنی را تداعی مینماید ، بپرهیزیم .
در خصوص مشکلات و مضایق روستا ، گفته ها بسیار است و نا گفته ها بیشتر . اما چه گویم که مجال در این عرصه کوتاه است و در زمانی مقتضی به آن پرداخته خواهد شد .
بدانیم که در هیچ محفلی گفتۀ حق پاسخی نخواهد داشت و هرآنکس که با حق و حقیقت مقابله کند ، جز تضییع و تباهی خود ، کار دیگری انجام نداده است .