برزنامه» دولابچهای نیمه باز » همایشی خاطره ساز
به مناسبت دومین سالگرد همایش به تکراری دوباره ...
متن فوق در اولین سالگرد برپایی همایش کانون نو اندیشان برزبا الهام از اصطلاحات زادگاهمان برز سرفراز تهیه شده امید است مقبول افتد ...
باز فرو ریخت عشق ، از دَرو دیوار من ،
باز بُـبّرید بــند ، اَُشتر کین دار من ،
باغ جهان سوخته ، باغ دل افروخته ،
سوخته اسرار باغ ، ساخته اسرار من ،
" دولابچه ای باز ، بر افتخارات امروز با چفت و بندی از هندات "
" پائیز برگ ریز هزار رنگ "
هنوز ، صدای " خش خش " برگ های چنار در زیر پای یاران ، چه عاشقانه به گوش ها ماندگار است ...
هنوز ، زردی رُخسار درختان کبود ، به بلندای قامت درختان ، انگشت نمایی دارند اما خلوت و زخم خورده ...
هنوز ، " شُور ِ " کِشت و برداشت ، از دست مایه زحمت اجدادی در این روزها خاطره ساز است ...
هنوز ، " لُول " های سیب و گلابی با " بارجومه " های عشق ، خروار خروار منتظر و چشم براه اند ...
هنوز ، تونل دود از اجاق کتری گرم ، در " خَــرَند ِ " باغ ها ستون وار ، به بلندای ابر پائیزی در چرخش است ...
هنوز ، " برگ رُووه " ها ( برگ روبه ) ، دل نگرانند از دوری دستان پُر مـِـهر مادران و " کادون " ها نیز هم ...
هنوز ، خاطرات کلاس و درس دبستان در شروع سال علم ، در " مدرسه بالا و پائین " ، با الفبای عشق در ذهن ها باقیست
هنوز ، کتابهای بی جلد و ساده و تک دفتر مشق شب ، در کوله پشتی خاطرات ، " هَرازگاهی " سَرک می کشد ...
هنوز که هنوز است بودنم به عشق وجود " بــــــــــرز " رنگ و لعابی دیگر دارد ...
بیست و سوم مهر ماه سالگرد اولین همایش " کانون نو اندیشان برز " فرخنده و جاویدان باد .
امروز بهانه ای شد تا تلاش و حضور همه عزیزانی که در برگزاری اولین همایش ، قبول زحمت داشتند را شاکر و سپاس گذار باشیم .
امید است با برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسب در سالهای بعد ، بتوانیم همایشی بزرگ وبی بدل را در زادگاه اجدادی
مان " برز سرفراز " بر پا نماییم و برگ زرّینی دیگر را بر اوج افتخارت رقم زنیم ...
ضمن قدر دانی از کلیه اعضاء کانون نو اندیشان و مدیریت محترم سایت ، که با تشکیل کمیته های اجرایی و اطلاع رسانی
مناسب گام بلندی را در ارتقای جایگاه روستای عزیزمان برداشتند ، از تمامی عزیزان برزی و اعضاء محترم سایت تقاضا داریم
با عضویت و ارائه نظرات و پیشنهادهای کار ساز ، راه پیشرفت و ترقی را در کمیته های ذیل هموار نموده تا شاید رونق و
آبادانی به زادگاهمان بازآید ...
انشاا...
کمیته عمران و آبادانی .
کمیته فرهنگ و تمدن .
کمیته فرهنگی ورزشی .
کمیته روابط عمومی .
کمیته محیط زیست .
کمیته امور خیریه .
کمیته امور مالی .
کمیته حقوقی .
· بارجومه : پارچه ای که در هنگام چیدن سیب در داخل لُول به بدنه آن نصب می کنند تا از زخمی شدن محصول جلو گیری کند .
· ُلول : صندوق چوبی مکعبی ، به شکل ذوزنقه که در اندازه های مختلف از 1 تا 1.5 متر ارتفاع دارد که سطح قاعده آن کوچکتر و پایه آن زیر همین سطح قرار دارد. سطح بزرگتر آن به طرف بالا قرار گرفته و محل قرار دادن میوه است .
- خَــرَند : تخت گاه یا فضایی که از دیواری با عرض و ارتفاعی حدوداً یک تا دو متر و یا شاید بیشتر در باغچه خانه های که ساختمانها در آن احداث شده است ، ایجاد می گردیده که غلباً برای جداسازی فضا ها از آن استفاده میشد و حتی تخت گاهی بود برای نشستن و استراحت کردن ؛ چیزی شبیه سیل بند .
· کادون : انبار کاه .
· شُور : شلوغی کار ، پیک کاری ، ترافیک
- برگ رُووه : جاروی مخصوص برای جمع کردن برگ درختان که از تیغال تهیه می شد .
بابت نوشته مثل همیشه زیباتون و یادآوری خاطره ای شیرین و به یادموندنی .