واژگان برز » کشک و ا

[ ک َ ک َ ] ، ( کــَشکــَ وا ) : بعد از پختن کشک ، مقدار کشکی که در اثر پختن ، سفت نشده و بصورت روان می باشد و قابل قالب گیری نیست ، مورد استفاده نوعی آش میشود که با انواع حبوبات مرسوم و سبزی می پزند و در حین پخت آن کشک روان را به آش اضافه میکنند . به آش مذکور کشکوا میگویند . { کشک : حاصلی لبنی ، گرفته شده از دوغ نـــِره یا خیگ ، بعد از تکانهای مکرر ... }
فرستنده : مریم بنائی برزی




معانی دیگر کلمه و یا مثالی از کاربرد آن در جمله را به صورت نظر درج نمایید
برای ثبت نظر خود، باید ابتدا به سیستم وارد شوید