************************** یه خاطره جالب از برز (مرز یا برز؟) **************************
(چندین سال پیش)توی تابستان یه روز به همراه دوستان که 1روزه به برز دعوت شده بودند از برز به تهران بازمیگشتیم جمعا" 3 تا ماشین بودیم نزدیک کاشان که رسیدیم ماشین ما و پشت سرمون که یکی دیگه از دوستانم بودند از پاسگاه کاشان رد شدیم هر چی صبر کردیم دیدیم از ماشین سوم که یکی از بچه ها بود خبری نشد من رفتم ببینم چه خبر شده دیدم ماشینشون رو دارند بازرسی میکنند به دوستم گفتم چی شده؟ گفت هیچی از شما پرسید از کجا می آیید؟گفتیم آره ما گفتیم از ابیانه، گفت خب از ما که پرسید گفتیم از برز، اون سرباز هم نشنیده بود و نمیشناخت، همه ماشین رو زیرورو کرد و به افسر ارشدش گفت جناب سروان اینها از "مرز" می آیند.