واژگان برز » ذیقواره
[ قْ ر ِ ] مقدار کم ، ناچیز ، موریقه . به مقدار بسیار کمی از آب جوی که از زیر وار باغ نشت کند .( به هدایت کردن مقدار بسیار کمی از آب جوی به سمتی دیگر نیز گفته میشود )
فرستنده : سید محمد سجادزاده برزی
معانی دیگر کلمه و یا مثالی از کاربرد آن در جمله را به صورت نظر درج نمایید
برای ثبت نظر خود، باید ابتدا به سیستم وارد شوید
فکر میکنم منظور شما همون ذیقاوه باشه که قبلاً در واژگان آمده.
با تشکر.