» واژگان برز

همه | آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

تلیشه

۲۵ تير ۱۴۰۲
قسمتهایی از چوب که بصورت قطعات تیز و برنده در اثر شکستن از آن بوجود می آید . ادامه مطلب

تخس بذر

۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲
[ ت ُ ] : کاشت دانه های بذر بصورتیکه در زمین پاشیده شود مثل گندم ، جو ، چمن . ادامه مطلب

تبره

۰۱ بهمن ۱۳۹۱
[ تُ ] : کیسه ای بود از جنس چرم و یا کنف ( در ابعاد نسبتاً کوچک ) که برای جابجایی اجناس دم دستی از آن استفاده می شده است ( ساک خرید ) و گاهاً نوعی از آن ، خوراک چارپایان را دردرون آن میریختند و در ... ادامه مطلب

تتمه

۰۱ بهمن ۱۳۹۱
[ ت َ ت َ م ّ ] الباقی ، قسمتی ، گوشه ای ، باقیمانده ، جزئی ، اندکی . ادامه مطلب

تاس

۱۸ آذر ۱۳۹۱
 کاسه مسی که در هنگام " سـَـره دادن " زمان را میسنجیدند . گاهاً‌ به ظرف مسی که برای استفاده از ریختن آب در حمام از آن استفاده میشده نیز بکار میرود ( " مشربه " نوعی ظرفی است مسی که در حمام ... ادامه مطلب

ترکه

۱۹ شهريور ۱۳۹۱ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ ت َ ک َ ] چوب نازک ، شاخه جدیدی که از بدنه درخت می روید . ادامه مطلب

تخس

۲۱ تير ۱۳۹۱
 [ ت ُ ]  شیطون ، بیش از اندازه اذیت کردن بچه ها رو که نزدیک به بی ادبی و بی نزاکتی باشه . ادامه مطلب

تنیک بند

۲۴ خرداد ۱۳۹۱
[ ت َ ب َ ] وسیله ای که با آن نان را به تنور می بندند. ادامه مطلب

تنقال

۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۱
[ ت َ ] وشکن زدن ، بشکن زدن ، ابراز نوعی شادی ، پَرت کردن ( رها کردن ) انگشت میانی یا اشاره از انگشت شست به منظور زدن ضربه به جایی "  مثلا شیطنت بچه ها از پشت سر و زدن این ضربه به گوش همدیگر " ادامه مطلب

ترجوم

۲۹ شهريور ۱۳۹۰ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ تَ رَ ج ُ  ] اخه های خُشک شده و باریک و نازک درختان  ادامه مطلب

تیغه

۲۱ امرداد ۱۳۹۰
[ غ ِ ] وسیله ایی است مانند چاقو با دسته ایی چوبی که فاقد برّندگی است و نخی برای انداختن دور گردن دارد و برای آله کردن (دو نصف کردن) گردو ی تازه از آن استفاده می‌شود. ادامه مطلب

تند

۲۹ فروردين ۱۳۹۰ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ تَ ن د َ ] : چاقاله بادوم ، بادام کوچک یا سفت نشده ، بادام بهاری ... "چُقالَ بادوم "آش تَندَ همان آش چاقاله مخصوص اردیبشت ماه .  ادامه مطلب

توتون

۲۵ آذر ۱۳۸۹ [ ۱نظر ثبت شده ]
اصطلاحی بر درخت توت توتونه شدن  = کنایه از خوردن مغز (پوک شدن) ادامه مطلب

تنگیر

۰۹ آبان ۱۳۸۹
[ ت َ ]  امر کردن به کشیدن چیزی تنگ گذاشتن : قرار دادن چیزی در حالت سختی ، برای گرفتن آب ِ سیب یا انگور و ...( جهت پختن شیره ) آن را در کیسه پارچه ی قرار داده و وزنه ی مناسب بر روی آن قرار ... ادامه مطلب

تون تاب

۱۱ مهر ۱۳۸۹
 کسی که مسئول روشن نمودن تون حمام است . ادامه مطلب

توفال کوب

۰۹ مهر ۱۳۸۹ [ ۱نظر ثبت شده ]
سفید کردن سقف های تیر چوبی ادامه مطلب

تیومچه

۰۸ مهر ۱۳۸۹
 کاسه مسی گِرد شکل بدون زاویه جهت سرخ کردن پیاز ، چربی سرخ کن . ادامه مطلب

تناس

۲۸ شهريور ۱۳۸۹
[ ت َ ] خـُـرده های نان که در زمان پخت به تنور می چسبند . ادامه مطلب

تپو

۲۸ شهريور ۱۳۸۹
[ ت َ ] خمره های بسیار بزرگی که قدیم در آن ها غلات نگهداری می کردند ،  خمره های بزرگی که در آن جو وگندم می ریختند . ادامه مطلب

تنگز کردن

۰۵ شهريور ۱۳۸۹ [ ۲نظر ثبت شده ]
 [ ت َ گ َ ] به کار بردن اشیاء تیز و برنده در بالای دیوار به منظور جلو گیری از ورود افراد از روی دیوار را گویند. ادامه مطلب


  صفحه 1 از 2 | [1]  2    >>