» واژگان برز
همه |
آ |
ا |
ب |
پ |
ت |
ث |
ج |
چ |
ح |
خ |
د |
ذ |
ر |
ز |
ژ |
س |
ش |
ص |
ض |
ط |
ظ |
ع |
غ |
ف |
ق |
ک |
گ |
ل |
م |
ن |
و |
ه |
ی |
غشاول
۱۴ امرداد ۱۳۹۱
[ غ َ و ُ ]
شانه ای مخصوص ، وسیله ای دندانه دندانه که برای تمیز کردن بدن الاغ و یا سر کیف آوردن حیواناتی مثل اسب ،مادیون ، قاطر و ... از آن استفاده می شود .
ادامه مطلب
غی یه
۱۴ امرداد ۱۳۸۹ [ ۳نظر ثبت شده ]
فریاد ، آهای
مثال : آب که به گلو کردو که رسید یه غی یه ای بکن تا من سَره روی آب بزارم.
ادامه مطلب