برزرود» روستای چیمه » غذا های سنتی روستای چیمه

در ابتدا عرض کنم که در قدیم روستای چیمه امکانات سر ما زامانند یخچال وجود نداشت و خانواده های قدیم روستابا توجه به مقدار مصرف گوشت خود در سال هر جند ماهی یکبار گوسفندان پرورش داده شده  خودرا ذبح نموده و تمام گوشت وچربی و دنبه انرا قطعه قطعه کرده و با گذاشتن بر روی اجاق که سوخت آن از هیزم بود.بصورت قر مه یا به زبان محلی قلیه تبدیل می کردندو در ظروف گلی لعابدار نگهداری می کردندتا جهت اضافه کردن به بعضی غذا ها ازقلیه به جای گوشت خام استفاده نمایند.و گاهی اوقات با برداشتن مقداری از قلیه و داغ کردن آنرا با نانهای محلی میل می نمودند که بسیار لذیذ و خوشمزه بوده است.

در روستا نان را معمولا"از گندمهای زراعی خود روستا که بوسیله آسیای آبی که در روستای چیمه وجود داشت بصورت آرد در می آوردند.و پخت نان بوسیله خانمها در منازل با تنورهای گلی زمینی که در وسط اتاق تعبیه شده بود  انجام می شد.. و در زمستان روی تنور را با کرسی و لحاف پوشانده اتاق را گرم می کردند.و بوسیله آن غذا می پختند.

در قدیم این روستا آشهای سنتی و بسیار خوشمزه پخت می شده است که امروزه در بسیاری از منازل در طول سال هیچگونه خبری از این آش ها وجود ندارد.و نام آش هایی که در قدیم روستای چیمه پخت می شده در زیر نام برده می شود.

۱-آش حلیم جو ۲- آش حلیم گندم ۳- آش گارس و سماق ۴- آش ذرت سفید(کاچی ذرت) ۵-آش حریصه ۶-شوید آب ۷-دونجه ۸-آش ترش ۹- آش مارنجله که طرز تهیه آن ذکر می گردد.

آش حلیم جو:

بدین صورت است که ابتدا جو را توسط هاونهای سنگی که در چهار محل روستا در مکانهای مخصوص برای استفاده عموم وجودداشت به صورت دونفره که یکی دسته هاون می زدو دیگری از بیرون ریختن جو از هاون جلو گیری می نمودو کسی که هاون میزد بازدن دسته هاون بر روی جو یک صدای نفس از ته حلق با صدای (ها)ایجاد می کردکه با ایجاد این صدا خستگی کار را از بین می برد. و استفاده از هاون عمومی روستابرای کوبیدن دانه ها و گوشت توسط خانم هاروستا انجام می شد.و با پوست گرفتن جو مقداری از جو را داخل ظروف گلی که به آن دیزی و به زبان محلی (دیزله) گفته می شد.ریخته و با اضافه نمودن مقدار معین آب وگوشت و استخوان و مقداری زردک خرد شده (نوعی هویج محلی)و باریختن مقداری نخودو ادویه و یکعدد پیاز درشت و مقداری نمک داخل دیزی وبا گذاشتن آن داخل تنورهای گلی که در وسط اتاق های روستا تعبیه شده بود و در زمستان روی آن کرسی قرار می دادند می گذاشتند.و با هم زدن توسط قاشق چوبی بزرگ در چند نوبت از ته گرفتن جلو گیری نموده و صبح با آماده شدن آش آنرا از تنور خارج کرده و باریختن داخل مجمعه های مسی قدیم هر یک از اعضای خانواده با قاشق چوبی کوچک آش را میل می نمودند.

آش ذرت سفید(کاچی ذرت):

این آش از دانه های ذرت سفید که از علف آن برای خوراک دام استفاده می شدو به ذرت علفی معروف می باشد.ابتدا دانه های ذرت را در هاون کوبیده و ذرت کوبیده شده را داخل دیزی گلی(دیزله)ریخته و با اضافه نمودن آب و مقداری نمک داخل تنور گذاشته و با به هم زدن آش در نوبتهای متوالی بوسیله ملاقه های چوبی پس از پخته شدن آنرا از تنور خارج کرده و با ریختن داخل مجمعه های مسی و با ایجاد قلعه در وسط آش مجمعه کشک را در قلعه ریخته و روی آنرا قرمه (قلیه)قرار می دادند و هر یک از اعضای خانواده آش را همراه با کشک و قرمه بوسیله قاشق چوبی بعنوان صبحانه میل می نمودند.

آش حریصه:

در ابتدا ذرت سفید کوبیده شده را با مقداری گوشت و حبو بات و نمک و ادویه و مقدار معین آب داخل دیزی گلی (دیزله)ریخته و داخل تنور یا اجاق گذاشته و با هم زدن در دفعات مختلف پس از آماده شدن آش را داخل مجمعه ریخته  با نان میل می نمودند.

آش گارس وسماق:

این آش معمولا"در دیگهای مسی ودر روی اجاقهایی که در داخل دیوار منازل بصورت شومینه ساخته شده بود پخته می شد.در ابتدا گارس را کوبیده و پوست را از دانه جدا می کردند.و با شستن با آب جوی و اضافه نمودن چغندر خرد شده و  سماق و مقداری نمک و مقداری آب آنرا روی اجاق گذاشته تا پخته شود و با به هم زدن آش با کفگیر از ته گرفتن جلوگیری می شودتا زمانیکه آب آن تبخیر شود و پس از تبخیر شدن آب آن موقعیکه آش مر بوطه قوام آمدو سفت شد در کاسه های مسی ریخته تا سرد شود.و با سرد شدن داخل بشقاب بر می گردانند.تا بصورت قالب از کاسه جدا شود و با بریدن بوسیله کارد آشپز خانه تکه های جدا شده را برداشته و بصورت سرد میل می کنند.

شوید آب:

برای تهیه این غذامقداری روغن حیوانی با یکعدد پیاز درشت همراه کمی نمک و ادویه و مقداری شوید  تفت می دادندو کمی  آب گرم به آن اضافه نموده پس از جوشیدن تعدادی تخم مرغ بومی به ازای تعداد نفرات به آن اضافه می کردند.که وقتی تخم مرغها داخل موادحالت سفتی گرفت در کاسه ریخته با ریختن تکه های نان داخل شوید آب با قاشق چوبی میل می کردند.

دونجه:

غذای سنتی به نام دونجه وجود داشت که برای یک خانواده چهار نفره یک کیلو گرم گندم شسته و با اضافه نمودن یکعدد پیاز و نمک و ادویه و مقداری گوشت  و مقدار معین آب داخل دیزی های گلی ریخته در تنور یا اجاق قرار می دادندتا پخته شود و مقداری پیاز داغ که با روغن حیوانی تهیه شده بود به آن اضافه می کردند و این غذا را بعنوان نهار یا شام میل می نمودند.

آش مارنجله :(مارنجله یک نوع سبزی که در فصل بهار در زمین چیمه می روید)

در فصل اردیبهشت با جمع آوری سبزی مارنجله داخل گندم زارها و سبزه زارها آنرا شسته و خرد نموده و با اضافه نمودن گارس کوبیده شده و  مقداری آب و نمک داخل دیزی ریخته و داخل اجاق گذاشته تا پخته شود .

آش حلیم گندم:

گندم پوست کنده را با مقداری نخود مخلوط نموده و گوشت گوسفند همراه استخوان را با یک عدد پیاز و مقداری نمک و ادویه و مقدار معین آب اضافه نموده داخل دیزی ریخته و روی اجاق قرار داده می شود .و با زیر و رو کردن آن در چندین نوبت از ته گرفتن جلوگیری بعمل آورده تا آش  عمل آمده و لعابدار و چسبناک شود و از آن به عنوان صبحانه استفاده می نمایند.

آش ترش:

جو خورد شده را با سبزی و مقدار معین آب و مقداری نمک و پیاز داغ و نعناع را داخل دیزی ریخته و داخل آن سیراب و شیردان می انداختند تا به مرور پخته شود و با زدن سرکه میل می نمودند.

کالجوش:

ابتدا کشک را بوسیله تغار هایی که داخل آن با لعاب زبر سبز رنگ پوشیده شده است با اضافه کردن مقداری آب جوش ساییده و پس از به دست آمدن دوغ کشک آنرا در ظرفی ریخته در ابتدا مقداری روغن حیوانی با یکعدد پیاز درشت تفت داده و با اضافه نمودن نعنای خشک پس از تفت دادن کشک را اضافه نموده و با کمی جوشیدن یک تکه نان را داخل آن انداخته تا از بریدن کشک جلوگیری بعمل آید.و با برداشتن از اجاق داخل کاسه های مسی ریخته و با ریختن تکه های نان خانگی داخل آن میل می نمایند.

انواع نانها:

در قدیم در تمام منازل تنور نانوایی وجودداشت و هر چند وقت یکبار با روشن نمودن تنور با هیزم های شکسته شده بوسیله تبر اقدام به پخت نان می نمودند.و در آن زمان پفک و چیپس و شکلات نبود که به وسیله آنها بتوان بچه ها را خوشحال کرد و هر زمان که موقع پخت نان در هر خانه ای بود آن روز  روز خوشحالی بچه ها بود زیرا رسم بود که در آن روز در حین پخت نان نانهای کوچک و کمی قطور توسط مادران پخته می شدکه کو کوله نام داشت و به فرزندان و نوه هایشان هدیه می کردند.که بچه ها باشور و حال خاصی این نانها را مصرف می نمودند.و این لحظه برایشان بسیار شیرین بود.۲- در مراسمات که نان را بصورت نذر پخش می کردند. از گل رنگ و زعفران برای تزیین نان استفاده می کردند.۳- در پایان نان پختن هنگامی که آتش تمام می شد.خمیر های ضخیم پهن می کردند.و با زدن به دیواره تنور در تنور را می بستند تا به مرور پخته شود که به آن تنور خشک یا به زبان محلی (کر خشگه)می گفتند.که هنگام مصرف با کمی آب زدن بسیار نرم و پر عطر بود.

منبع : http://sarposhteh.mihanblog.com
فرستنده : سید حامد حسینیان برزی




برای ثبت نظر خود، باید ابتدا به سیستم وارد شوید
» نظرات
جواد صفویزاده - ۲۱ خرداد ۱۳۹۱ ۰۲:۱۶
آقا حامد جالب و خواندنی
ممنون